سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۱
۰ نفر

همشهری دو - زهره کهندل: در این روزها، سفره‌های نذری پهن است. هر کسی هم به روش خودش، نذرش را ادا می‌کند؛ یکی دیگ بزرگ غذای نذری بار می‌گذارد، دیگری هزینه چند کودک یتیم را برعهده می‌گیرد، یکی هم برای خانواده‌های محروم، ارزاق و وسایل زندگی جور می‌کند.

 محمدرضا ضابطیان

اما يك پزشك مشهدي روش تحسين‌برانگيزي براي اداي نذرش برگزيده است. محمدرضا ضابطيان كه به‌تازگي وارد 50 سالگي شده، پزشك عمومي و كارآفرين است. او در اوايل خدمتش، در مناطق محروم روستايي خواف و سبزوار كار كرده و مدتي هم در حاشيه شهر مطب داشته است. ضابطيان كارخانه تجهيزات پزشكي دارد كه 20 نفر به‌طور مستقيم و 50-40 نفر هم به‌صورت غيرمستقيم در آن مشغول به كار هستند. او معتقد است اگر عشق به طبابت در فردي وجود نداشته باشد، به جاي خدمت، به جامعه آسيب مي‌زند. به بهانه پلاكاردي كه روي آن نوشته شده بود «به ‌مدت 2ماه در اين مطب، بيماران ويزيت رايگان مي‌شوند». به مطب اين پزشك رفتيم و با او گفت‌وگو كرديم.

  • ماجراي پلاكاردي كه براي ويزيت رايگان بيماران بر سر در مطب نصب كرده‌ايد، چيست؟

يك جور شكرانه است. خوشبختانه در زندگي‌ام هر چه از خدا خواسته‌ام به من داده است. همسرم دندانپزشك است و پسرم دانشجو. همه سالم هستيم و زندگي خوبي داريم. از طرف ديگر به خاطر داشتن كارخانه، درآمد خوبي دارم و نسبتا در رفاه هستم. مي‌دانيد كه مردم ما به نذر اعتقاد دارند و به بهانه‌هاي مختلف، نذري مي‌دهند و اين نذر بيشتر به شكل دادن غذاي نذري است اما اين اتفاق يك روز در سال است. به ذهنم رسيد كاري كنم كه من هم دردي از نيازمندان دوا كنم. فكر كردم كه نذرم را اينطور ادا كنم و به‌مدت 2ماه، بيماران را رايگان ويزيت كنم. واقعا در اين مدتي كه چنين كاري را آغاز كرده‌ام يعني از روز عاشورا تا شهادت امام رضا(ع) افراد نيازمندي را ديده‌ام كه چند هزار تومان هزينه ويزيت را هم نداشته‌اند كه بدهند. گاهي به داروخانه مراجعه مي‌كنم كه براي خودم دارو بگيرم مي‌بينم افرادي آمده‌اند كه آنجا توسط داروخانه‌ها ويزيت مي‌شوند. مثلا مي‌گويند گلويم درد مي‌كند چه دارويي داري؟ وقتي مي‌پرسم چرا نسخه ندارند؟ متصدي داروخانه مي‌گويد كه اينها پول ويزيت ندارند تا به دكتر بروند بنابراين خوددرماني مي‌كنند.

  • چقدر مراجعه‌كننده داشته‌ايد؟

خيلي زياد، در اين مدتي كه بيمار رايگان مي‌بينم، مطبم بسيار شلوغ است. نمي‌دانيد از صبح كه مي‌آيم تا شب چقدر بيمار دارم. اين نشان مي‌دهد كه افراد نيازمند زياد هستند و متأسفانه آدم گرفتار در جامعه زياد داريم. گاهي اوقات دوست دارم به برخي بيماران كمك مالي هم بكنم چون مي‌بينم آنها پول خريد دارو را هم ندارند.

  • اين كار چه حسي به شما داده؟

رضايت دروني پيدا كرده‌ام. خوشحالم كه چنين نذري را به‌جاي نذري‌هاي مرسوم مي‌دهم. اگر خدا بخواهد و بتوانم اين كار را سالي يك‌بار انجام مي‌دهم. بسياري از پزشكان چنين كارهايي مي‌كنند حتي متخصص‌ها و جراحان. انتشار اين اطلاعيه در شبكه‌هاي اجتماعي و عمومي شدن اين ماجرا باعث شد كه برخي همكاران هم كمك برسانند. خانم دكتري كه داروخانه داشت، اينجا آمد و گفت: «ما را هم شريك اين كار خير كنيد. بيماراني كه از طرف شما به ما معرفي شوند، درصدي تخفيف هم براي هزينه دارو و هم براي آزمايشگاه مي‌گيرند». به‌نظرم اگر اين اتفاق تبديل به رويه‌اي در جامعه پزشكي شود اثرات بسيار خوبي دارد به‌ويژه بين متخصص‌ها. مثلا بگويند فلاني، تو كه بيمار را معاينه كردي و قرار است به متخصص ارجاع بدهي، بفرست نزد من با تخفيف يا رايگان، پذيرش مي‌شود.

  • امسال نخستين سالي است كه چنين كاري مي‌كنيد؟

بله و آنقدر برايم شيرين بوده كه حتما آن را ادامه مي‌دهم.

  • سال‌هاي قبل نذرتان را چطور ادا مي‌كرديد؟

سال‌هاي قبل، غذاي نذري توزيع مي‌كرديم البته در بين مستمندان. غذاها را پشت يك وانت پيكان به مناطق محروم مي‌برديم. همسرم در كلينيك كار مي‌كند. همكارانش خيلي اهل كار خير هستند و كمك مي‌كنند. مردم خيلي دوست دارند در كار خير شركت كنند چون عقيده دارند. چند روز پيش مراجعه كننده‌اي داشتم كه بعد از پايان معاينه همسرش، گفت: «نذرتان قبول مي‌توانم كمكي كنم، مي‌خواهم در كار خير شما شريك شوم...» گفتم چطوري؟ ظاهر بسيار مرتب و آراسته‌اي داشت، گفت: «نمي‌دانم، هر كاري، مثلا بيايم و مطب شما را تي بكشم». خيلي جدي داشت اين حرف را مي‌زد. مردم خيلي دوست دارند گوشه‌اي از كار خير را بگيرند.

  • نذر سلامت، مسئله بسيار مهمي است. با توجه به اينكه برخي از پس هزينه‌هاي درمان برنمي‌آيند چطور بايد نذر سلامت را ترويج داد؟

پدرم هميشه مي‌گفت زكات دانش‌ات را با كمك به افراد نيازمند، بده. اگر اين اتفاق تبديل به رويه‌اي براي پزشكان شود، خيلي خوب است. البته اين وظيفه دولت است كه شرايط را طوري ايجاد كند كه بيمار، نگران هزينه‌هاي درمانش نباشد. از سوي ديگر، هزينه ويزيت خيلي بالا نيست به‌هرحال آن پزشك، جواني و عمرش را پاي اين كار گذاشته است. پزشكاني را مي‌بينم كه اصلا زندگي ندارند. از ساعت 5صبح بيدار مي‌شوند به بيمارستان و دانشگاه مي‌روند و تا ساعت 11شب هم در مطب‌شان خدمت‌رساني مي‌كنند. آنها درگير اين كار شده‌اند چون هدفشان خدمت است. معمولا بين نظام پزشكي و دولت هم بر سر تعرفه‌ها، توافق نيست و گمان مي‌شود كه تعرفه‌پزشكان بالاست. اگر رويه نذر سلامت در جامعه به‌ويژه بين پزشكان جا بيفتد، بسيار اثرگذار است. افراد مستمند بسياري از اين ماجرا بهره مي‌برند و اگر اين كار انجام شود بركات زيادي دارد. اميدوارم روزي برسد كه وقتي فردي بيمار مي‌شود فقط به فكر بهبودي‌اش باشد و نگران هزينه‌هاي درمان نباشد.

  • به نظر شما اين اتفاق باعث نمي‌شود كه نگاه به جامعه پزشكي هم اصلاح شود؟ اينكه بعضي‌ها فكر مي‌كنند پزشكان فقط به‌دنبال پول درآوردن هستند و اينكه بعضي‌ها، بچه‌هايشان را مي‌فرستند كه در رشته پزشكي تحصيل كنند تا پولدار شوند نه اينكه خادم سلامت عمومي جامعه شوند؟

يك زماني تب پزشكي خيلي در جامعه داغ شد ولي از زماني كه سطح تحصيلات جامعه بالا آمده و تعداد تحصيل‌كرده‌ها زياد شده، اين تفكر كمرنگ شده است. معمولا به دوستان و همكارانم مي‌گويم كه خيلي اصرار نكنيد بچه‌هايتان پزشكي بخوانند، همه جواني‌اش را مي‌گذارد به اين اميد كه پولدار شود. چند درصد از جامعه پزشكي ما حتي بين متخصص‌ها، زندگي مرفهي دارند؟! همه اينطور نيستند. آمار پزشكان عمومي بيكار بالاست. از سوي ديگر همه هم نمي‌توانند متخصص شوند. پزشكان عمومي هم سطح درآمد مشخصي دارند و اينطور نيست كه از اين راه درآمد خوبي كسب كنند. به‌نظر مي‌رسد اين تب سرد شده كه براي رسيدن به رفاه، به سمت پزشكي بروند در حالي كه اگر كسي مي‌خواهد وارد پزشكي شود بايد به خدمت به مردم، علاقه‌مند باشد. درمان، يكي از دغدغه‌هاي جامعه است كه بايد به شكل مطلوب انجام شود. مشكلات اين حوزه هم كم نيست. بيمه‌ها به پزشكان بدهكارند و اين باعث افت خدمت‌رساني جامعه پزشكي به بيماران شده چون انگيزه‌هايشان را از بين مي‌برد. در اين بين چوبش را چه كسي مي‌خورد؛ بيمار! به هر دليلي مستمنداني هستند كه نياز به درمان دارند اما پول ندارند، چه خوب است كه نذر سلامت رونق يابد. اگر جامعه پزشكي، دست‌به‌دست هم دهند، كارهاي خيلي بزرگي مي‌توان انجام داد. براي نمونه چند متخصص ياري برسانند و بگويند كه فلاني تو كه بيمار مي‌بيني، اگر نياز به معاينه متخصص داشت بفرست پيش ما، به آنها تخفيف مي‌دهيم. از سوي ديگر بسياري از بيماران كه مراجعه مي‌كنند اگر آموزش ببينند، هزينه‌هاي درمانشان پايين مي‌آيد. بيمار با سردرد به سراغ يك متخصص مي‌رود و نمي‌داند علت سردرد چيست. متخصص مغز و اعصاب، سي تي اسكن و ‌ام‌آر‌اي مي‌نويسد كه انجام اين آزمايش‌ها هزينه‌هاي بالايي دارد بعد مي‌گويد كه مشكلي نداري و بايد به متخصص گوش و حلق و بيني مراجعه كنيد، ممكن است از سينوس‌ها باشد. بيمار به متخصص ديگري مراجعه مي‌كند و آزمايش مي‌دهد، بعد مي‌گويند كه سينوس‌هايت هم مشكل ندارند ممكن است مشكل از چشم‌هايت باشد به چشم پزشك مراجعه كن! درواقع بعد از اين همه خرج كردن، به جايي مي‌رود كه اول بايد مي‌رفت در حالي‌كه اگر در ابتدا توسط يك پزشك عمومي معاينه مي‌شد به متخصص مربوطه ارجاع مي‌شد.

  • آيا مردم به تشخيص پزشكان عمومي اعتماد ندارند؟

به‌نظرم از سر ناآگاهي است نه بي‌اعتمادي، چون مردم آموزش نديده‌اند. در تمام كشورها، اول سراغ يك پزشك عمومي مي‌روند تا او تشخيص دهد كه به كدام متخصص مراجعه كنند. در بسياري از كشورها، بيمه، هزينه‌هاي درمان توسط متخصص را بدون ويزيت شدن توسط يك پزشك عمومي (پيش از آن) قبول نمي‌كند. يكي از مشكلات بيمه‌ها، هزينه‌هاي بالايي است كه بيماران برايشان ايجاد مي‌كنند. مردم بايد آموزش ببينند و فرهنگسازي شود كه با يك سرماخوردگي ويروسي به متخصص مراجعه نكنند. طرح پزشك خانواده هم اجرايي نشد چون بيمه‌ها زير بار نرفتند. در اين صورت رابطه مالي بين پزشك و بيمار قطع مي‌شد كه خيلي خوب بود ولي بيمه‌ها به پزشكان اينقدر بدهكارند كه معلوم است زير بار چنين پرداختي نمي‌روند. طرح پزشك خانواده، آثار بسيار خوبي دارد چون افراد با تشخيص پزشك عمومي به متخصص معرفي مي‌شوند. اگر بيماران ملزم شوند كه ابتدا به پزشك عمومي مراجعه كنند از بار هزينه‌اي بيمه‌ها هم كم مي‌شود. درصد بسيار كمي از پزشكان هستند كه جنبه مالي برايشان مهم است، من اين را قبول ندارم كه پشت سر پزشكان حرف مي‌زنند كه مادي‌گرا هستند، قاطبه جامعه پزشكي، هدفش خدمت به مردم است. اگر اين رابطه مالي بين بيمار و پزشك از بين برود و پزشك حقوقش را از بيمه دريافت كند، وضعيت خيلي بهتر مي‌شود.

  • شغل شما طوري است كه با آدم‌هاي مختلفي روبه‌رو مي‌شويد؛ از تاجر گرفته تا كارگر، در اين مدت كدام بيمار يا مراجعه‌كننده، شما را بسيار متاثر كرده؟

ببينيد تا زماني كه كاري متفاوت را در حرفه‌ات انجام ندهي خيلي چيزها را نمي‌بيني. در حالت عادي، در مطبم باز است و منشي، هزينه ويزيت را مي‌گيرد و من بيماران نيازمند را نمي‌بينم. اگر طرح ويزيت رايگان نبود، بيماراني كه الان به من مراجعه مي‌كنند را هيچ وقت نمي‌ديدم. چند روز پيش خانمي به من مراجعه كرد با هموگلوبين 6، 6/5 و خونريزي گوارشي به‌مدت چندين ماه! اوضاع خيلي وخيمي داشت. با اينكه جوان بود اما زندگي مشقت‌باري داشت. بي‌پول و درمانده بود. تا حالا براي بيماري‌اش دكتر نرفته بود چون پول نداشت. علائم كم‌خوني شديد، نفس‌تنگي شديد، خستگي زودرس و... به او گفتم كه بايد بروي پيش متخصص گوارش. ديدم كه چهره‌اش در هم رفت. احساس كردم كه دارد حساب مي‌كند هزينه‌هايش را چطور تامين كند. آخرين توصيه‌ام اين بود كه اگر برود اورژانس بيمارستان امام‌رضا(ع)، با اين وضعيتي كه دارد حتما از حال مي‌رود و به‌عنوان يك بيمار اورژانسي او را درمان مي‌كنند. شرايط بسيار حاد و خطرناكي داشت. تا اين بيماران را نبينيم چشمان ما بسته است و انگار در خوابيم. به‌نظرم آن دسته از پزشكان عمومي‌اي كه در روستاها و مناطق محروم خدمت مي‌كنند، كارشان بسيار ارزشمند است؛ چون به محرومان خدمت مي‌كنند.

  • برخي از پزشكان هم به‌صورت جهادي به مناطق محروم مي‌روند...

بله، خيلي حركت‌هاي خوبي است چون مردم مناطق محروم بيشتر به خدمات درماني احتياج دارند. من در اوايل خدمتم در روستاهاي سبزوار به مناطقي رفتم كه از نظر امكانات واقعا ضعيف بودند، بيماراني را ديدم كه هنوز جزو خاطراتم هستند. در مركز درماني داورزن سبزوار خدمت مي‌كردم. با لندرور، مسيري طولاني را رفتيم و به روستايي رسيديم. خانمي آمد كه بسيار مستاصل و درمانده بود، وقتي آمد لرزش و گرگرفتگي مشهودي داشت، تا نشست روبه‌روي من، شروع كرد به گريه كردن. علائم پركاري تيروئيد در او مشهود بود و نمي‌دانست كه درمان اين بيماري، چندان دشوار نيست اما آنقدر نيازمند بود كه براي درمان به درمانگاه شهرستان نرفته بود. مدت‌ها با اين بيماري مي‌ساخت در حالي‌كه با آن سطح پيشرفت بيماري، شايد نتوان به زندگي عادي ادامه داد. آنجا آزمايشگاه هم نبود، براي او 2 بسته قرص تجويز كردم و برگشتيم به محل خدمت. چند روز بعد در حياط درمانگاه راه مي‌رفتم كه آن خانم را با تعداد زيادي قرص نان چيده شده روي سرش ديدم. مسيري طولاني را پياده آمده بود تا درمانگاه. خوشحال و خندان بود و مي‌گفت كه شرايطش بهتر شده است. فكر مي‌كرد كه من فرشته نجاتش بوده‌ام كه از آسمان براي سلامت او نازل شده‌ام در حالي كه قرص‌ها به بهبودي‌اش كمك كرده بود. درمانش با همان قرص آغاز شد و البته بعد هم پيگيري كردم تا تيروئيدش كنترل شود. او به زندگي عادي برگشته بود و اين احساس رضايت خوبي براي من ايجاد كرده بود. در شهرهاي بزرگ و زندگي روزمره، كمتر با اين افراد روبه‌رو مي‌شويم ولي در مناطق محروم، چنين مواردي پيدا مي‌شود. كار من در برابر پزشكاني كه چند روز به مناطق محروم مي‌روند و با خودشان دارو هم مي‌برند، بسيار كوچك است. آنها قطعا بعد از آن سفر، انرژي مضاعفي براي انجام كار مي‌گيرند؛گويي يك هفته به مسافرتي رفته‌اند كه از نظر جسمي و روحي، احساس بهتري پيدا كرده‌اند.

  • از نظر روحي هم لازم است كه پزشكان ما از اين حس‌هاي خوب پمپاژ شوند...

حتما همينطور است چون كمك به افراد نيازمند، انرژي مثبت بسيار بالايي دارد. درمان يك بيمار حس خيلي خوبي به پزشك مي‌دهد. پزشكان عمومي گاهي با تشخيص درست، كاري اساسي انجام مي‌دهند كه زندگي آن فرد، تغيير مي‌كند. حركت‌هاي جهادي پزشكان بسيار اثرگذار است.

  • حساب و كتاب اين نذر 2ماهه ويزيت رايگان چه مي‌شود؟

معامله من با خدا بود كه راز و نيازي دروني است. يك كار نيك مي‌تواند شكرانه و سپاسگزاري از نعمات خداوند باشد. چه بهتر كه آدم كار نيكي انجام دهد تا انرژي مثبت بگيرد. شايد همين انرژي مثبتي كه در جامعه راه بيندازي، يك جايي به‌خودت برگردد؛ همان اثر پروانه‌اي. به‌نظرم خوب است كه پزشكان متخصص و آزمايشگاه‌ها هم براي تكميل چرخه درمان، در كار‌هاي خير همكاري كنند. حتي افراد غيرپزشك و خيّر هم به ياري بيايند مثلا به داروخانه‌اي بروند و بگويند اينقدر پول براي هزينه داروي افراد بي‌بضاعت. اينطور هم مي‌توانند نذرشان را ادا كنند. اينكه بيماري، ويزيت رايگان شود اما هزينه دارو نداشته باشد چرخه درمان را ناقص مي‌گذارد. بيماري جدي، مي‌تواند زندگي يك فرد را نابود كند. اميدوارم روزي برسد كه اگر كسي بيمار شد فقط به فكر كسب سلامتي دوباره‌اش باشد نه نگران هزينه‌هاي درمانش و رابطه مالي پزشكان و بيماران قطع شود؛ يعني پزشك باشد و يك بيمه پاسخگو. به اميد روزي كه دستگاه كارتخواني در هيچ مطبي نباشد.

  • نام نيك شيخ

دكتر ضابطيان، دكتر شيخ* الگوي طبابت خودش مي‌داند

  • دكتر شيخ را مي‌شناسيد؟

كسي نيست كه در مشهد دكتر شيخ را نشناسد.

  • زندگي حرفه‌اي عجيبي داشت، كسي بود كه به حرفه پزشكي نگاهي عاشقانه داشت، خود شما چقدر سعي كرديد كه نگاهتان به شغلتان اينطور باشد؟

ببينيد! با توجه به گرفتاري‌هايي كه در جامعه وجود دارد همه دچارمشكل هستند؛ حتي پزشكان به‌ويژه پزشكان عمومي. من معتقدم همه پزشكان دوست دارند به بيماران نيازمند كمك كنند.دكتر شيخ را همه پزشكان در مشهد مي‌شناسند و تنها چيزي كه از دكتر شيخ به جا مانده، نام نيكوي اوست. دكتر شيخ الگوي اكثر پزشكان در مشهد در سبك زندگي است. ولي شما هم به پزشكان حق بدهيد كه هر كسي تا حدي مي‌تواند ببخشد تا خانواده‌اش در سختي نباشد. يك پزشك عمومي هم بايد رفاه نسبي در جامعه داشته باشد در حالي‌كه درآمد اين پزشكان خيلي بالا نيست. من كارخانه دارم و درآمد اصلي‌ام از آنجاست اما پزشكان عمومي‌اي داريم كه زندگي سختي دارند. متأسفانه در جامعه ما، همه را به يك چشم مي‌بينند در حالي‌كه شرايط مالي متخصص‌ها متفاوت از پزشكان عمومي است. پزشكان عمومي، خط اول درمان كشور هستند و اميدوارم روزي برسد كه از رفاه نسبي برخوردار باشند تا بتوانند چنين كارهاي خيري را به‌صورت مداوم انجام دهند.

  • كدام ويژگي دكتر شيخ براي شما بارزتر بود؟

عشق به كار و انسانيتش.

  • چقدر سعي كرديد در كارتان اين موضوع را بگنجانيد؟

من واقعا به كارم علاقه دارم. 15سال است كه كار توليدي انجام مي‌دهم اما نمي‌توانم مطبم را تعطيل كنم در حالي‌كه بسياري مي‌گويند تو كارخانه داري، با اين همه مشغله، چرا مطب مي‌روي؟ مي‌دانيد كه مقوله توليد چقدر گرفتاري و مشغله دارد اما نمي‌توانم پزشكي را ببوسم بگذارم كنار. سعي كرده‌ام عشق به كارم را داشته باشم. به‌نظرم خيلي از پزشكان همين حس را دارند چون پزشكي، شغلي است كه در وجود آدم، رضايت دروني ايجاد مي‌كند. بسيار مهم است كه بيمار پس از بهبودي به جامعه برگردد. پزشكي، حرفه‌اي نيست كه به همين راحتي بگذاري‌اش كنار. من در كنار كار توليدي، حتي براي يك شيفت كاري هم، چراغ مطبم را روشن نگه داشته‌ام.

*دكتر شيخ از معروف‌ترين و انسان‌دوست ترين پزشكان مشهدي بود وکسی از مردم مشهد نیست که نامی از او یا خاطره‌ای از او نداشته یا نشنیده باشد. حالا دكتر ضابطيان دكترشيخ راالگوي خودش مي كند.

کد خبر 352732

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha